آخر هفته

مهمونهامون دیروز رفتن ... بهم خوش گذشت خداروشکر اونقدم که فکر میکردم بد نبود فقط یکم سخت بووود هی باید همه جارو تمیز نگه میداشتم روزی دوبار دستشویی میشستم سینک تمیز میکردم ...

یک شب بردیمشون تئاتر ... تئاتر بهزاد محمدی ... بد نبود من خودم اهل اینجور تئاترها نیستم شوهر دختر عموم دوست داشت ... یک شب خودشون عروسی رفتن ... یکروزم بردیمشون شهرک سینماییی غزالی ... خودمم  تا حالا نرفته بوودم بهم خوش گذشت فقط خیلی گرم بوود تو زمان هی گم میشدم از خونه های قدیمی کاه گلی میرفتم تو سال 50 حال داد خیلی دوست دارم دوباره برم با دل سیر بگردم تو این شهرک ... یک قسمت بود میدان ژاله اجازه ندادن بریم داخلش داشتن سریال معمای شاه رو فیلمبرداری میکردم ... از دور دیدم خیلی باحال بوود تاکسی قدیمی ...

یک شبم بردیمشون پل طبیعت دیروزم رفتن

قسمت خووب ماجرا این بوود که من فوق قبول شدممم تهران مرکز  .فناوری اطلاعات .. شهید بهشتی /پردیس خودگردان هم قبول شدم ولی ازاد رو رفتم ... چون نمیدونستم چیه خوشحالمممم .....برام جذابیت داره  من لیسانسمو از ایران نگرفتم هیچ کدوم از این مراحل رو طی نکردم  حتی ذوق اینکه اسمم برای کنکور در بیاد یکم برام جذابیت داره حتی دانشگاه رفتنشم برام جذابیت داره ... حتی مقنعه ای که باید بخرم و ندارم

نظرات 2 + ارسال نظر
دلژین چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 09:10 http://delzhin.blogsky.com

مبااااااااااااااااااااااااااارکه...دست و جیغ و هووورااااااااااااا

مرسی عزیزمممممممممممممممممممممممممممممممممممم

بانو(: شنبه 27 شهریور 1395 ساعت 15:19 http://banolabkhand.blogsky.com

مباااااااااااااااااارکت باشه((((:
منم مقنعه ندارم/:

مرسی عزیزممممممم
بیا باهم بخریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.