امروز این مسیج برام تو تلگرام اومد ... خیلی خوشم اومد واقعا راست میگه قبلا همه چی واقعی تر بوود ... دلم برای بچه های نسل بعدی میسوزه
"
ما که تو خونه هاى بزرگ با حیاط و باغچه و طاقچه زندگى کردیم .... خوابیدن توى پشه بند ... آب تنى توى حوض داشتیم . کیک تولدامون خیلى بزرگ بود ... هر کى کادو میداد از صمیم قلبش بود ، کسى واسه کادو دادن ما رو قیمت گذارى نمیکرد. حتی خونه ی نوه خاله عمه بابامون هم میرفتیم میدیدیم، نه حالا که خواهر برادر هم به زور همو میبینن. عید واسمون شور و هیجان داشت. عیدى میگرفتیم... کم یا زیاد همین که دلمون خوش میشد کافى بود. چقدر مسافرتهاى فامیلى میرفتیم ... حالا هرکى هر جا میره میترسه کسى بفهمه! همه چی عالی... همه چی باحال.... هممون عین هم بودیم.... عین گروه سرود.... لباسای شکل هم.... خونه های عین هم..... عمه خاله دایی عمو مامان بزرگا و بابا بزرگا که جزء خونواده بودن اگه می خواستیم جایی بریم گروهی میرفتیم اگه قرار بود کاری کنیم دست جمعی میکردیم.... کی میگه ما نسل سوخته ایم....!!! نه موبایلی... نه تبلتی... نه لپ تاپی.... نه اینترنت و فضای مجازی.... همه چی واقعی بود... دنیای ما واقعی واقعی بود.... باهمه خوبی و بدیش.... همه چی راست راستکی بود... تلفن که نبود اونوقتا. میرفتیم خونه همدیگه میدیدیم نیستن.... بعد میفهمیدیم اونام اومدن خونه ما... پشت در ما.... کلی ذوق میکردیم ومیگفتیم: وااااای دل به دل راه داره..... خلاصه که نسل سوخته خودتونین ..... ما عین عسل زندگی کردیم... بچگی کردیم.... حاااااال کردیم.... تقدیم به تمام کودکان زنده دل دیروز دهه ۴۰ ۵۰ 60
"
راست میگه واقعا ... من که خودم بچگی کردم دوچرخه سواری ... خاله بازی تو حیاط ... تولدهای خوب ... من دلم بیشتر قدیمها رو میخواد
سلام بانو
ممنون از حضورت و شرکت در ختم قران ...
جز8رو براتون ثبت کردم..
بازم مرسی...زنده باشی
من یادمه تو دوره ابتدایی تو مدرسه با بچه ها کش بازی میکردیم!!!!!!! از ترس ناظم مدرسه کش رو قایم میکردیم!واقعا اگر ناظم کش رو میدید ازمون میگرفت تهدید میکرد از انضباطمون کم میکنه! ما هم میترسیدیم! کجا بچه های این دوره زمونه مثل ما هستن؟
,واقعا ما خیلی خوشتر بودیم
منم ۷۱ ایم و دقیقا همین جور بود...
خیلی خوووب بود خیلی...
خصوصا عاشق برف بازیامونم... تمام بچه ها محل میریختیم تو کوچه
اره واقعا دنیایی بووود